دوره خلبانی من در آمریکا تمام شده بود و بهترین نمرات را در امتحانات پروازی به دست آورده بودم ولی به خاطر گزارشهایی که در پروندهام وجود داشت، گواهینامه خلبانی برایم صادر نمیشد. سرانجام روزی به دفتر رئیس دانشگاه، که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پروندهام در مقابل او روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که باید نسبت به قبول یا رد شدنم در خلبانی نظر میداد ... پرسشهایی کرد که من هم پاسخ دادم ... از سوالهای ژنرال بر میآمد که نظر خوبی نسبت به من ندارد.