تاریخ : هفدهم 11 1391
نظر

نماز

نماز از عبادت‌های مسلمانان است[۱].

واژهٔ نماز معادل عربی صلاة یا صلوة است.

نماز در نزد اهل سنت یکی از ارکان خمسه (ستون‌های پنجگانهٔ دین) و در نزد شیعیان یکی از فروع دهگانهٔ دین است. نمازهایی که بر هر مسلمان، در هر شبانه‌روز، واجب است عبارت‌اند از: نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا.البته غیر از این نمازها، نمازهای واجب دیگری هم هست که در ذیل تا حدودی توضیح داده شده است.

واژه‌شناسی

واژه «صلاة» در عربی، به معنی «فراخواندن» است .با این حال واژهٔ «نماز» واژه‌ای فارسی است که در ایران، افغانستان، بنگلادش، هند، پاکستان و ترکیه برای واژهٔ «صلاة» عربی به‌کار برده می‌شود. این واژه همچنین در زبان بنگالی، آلبانیایی، بوسنیایی و مقدونیایی، برابر صلاة به کار می‌رود.

واژه نماز به معنای خم‌شدن و سرفرودآوری برای ستایش و احترام است[۲]. فرهنگ فارسی معین ریشهٔ این واژه را از پارسی پهلوی می‌داند[۳]. هرچند در برخی منابع ریشهٔ واژهٔ نماز از واژهٔ «ناماسته» در زبان سانسکریت آریاییان دانسته شده‌است[۴] ضمناً در مورد طرز استفاده از این واژه، چندین روش وجود دارد: نمازگزاردن، نمازخواندن، نمازکردن و نمازبه‌جای‌آوردن یا به‌جاآوردن نماز.

آمادگی

بر اساس دستورات اسلامی، جایی که در آن نماز خوانده می‌شود، باید غصبی نباشد. بدن نمازگزار باید پاک باشد. لباس نمازگزار نیز باید پاک و پوشانندهٔ عورت باشد[۵]. نمازگزار پیش از نماز می‌بایست وضو[۶]، غسل یا تیمم[۷] کرده باشد. نمازگزار، باید رو به قبله بایستد و بهتر است قبل از نماز اذان و اقامه بگوید.

نمازهای واجب

نمازهای واجب در ذیل خواهد آمد. البته مسلمانان سنی علاوه بر اینها، شرکت در نماز جمعه و نماز عید را نیز واجب می‌دانند؛ شیعیان این نمازها را در زمان غیبت کبری، مستحب می‌دانند.

نمازهای یومیّه (روزانه)

بر مسلمانان واجب است که روزی ۵ بار نماز بخوانند؛ کودکان، بیماران روانی و زنان در دوره عادت ماهانه از خواندن این نمازها معاف هستند. این نمازهای پنجگانه عبارت‌اند از:

نماز صبح (نماز فجر، نماز دوگانه):از سپیده دم تا طلوع آفتاب؛ این نماز دو رکعت است.

نماز ظهر (نماز پیشین): هنگامی که خورشید در وسط آسمان قرار گیرد تا زمان عصر؛ این نماز چهار رکعت است.

نماز عصر (نماز دیگر): بعد از زمان ظهر تا زمان غروب خورشید؛ این نماز چهار رکعت است.

نماز مغرب (نماز شام): از زمان غروب خورشید تا زمان عشا؛ این نماز سه رکعت است.

نماز عشاء (نماز خفتن): از زمانی که شفق سرخ رنگ آفتاب ناپدید شود تا نیمه شب؛ این نماز چهار رکعت است.

شیعیان معتقدند که بلافاصله پس از خواندن نماز ظهر می‌توان نماز عصر و بلافاصله پس از نماز مغرب، می‌توان نماز عشا را تا نیمه شب خواند.

مسلمانان اعتقاد دارند که چنانچه کسی نتواند نماز را در وقت آن بخواند، باید آن را پس از پایان وقت بخواند. چنین نمازی را نماز قضا می‌گویند.

نماز طواف واجب خانه خدا (در مسجدالحرام)

پس از هفت دور چرخیدن به دور کعبه، یک نماز دورکعتی به نام نماز طواف خوانده می‌شود.

نماز میّت

نماز میت، بر مرده گزارده می‌شود. این نماز نیاز به وضو و غسل و غیره ندارد و با کفش می‌توان آن را انجام داد. معمولاً در مسجدالحرام پس از هر نماز یومیّه از نمازگزاران دعوت می‌شود که برای مرده یا مردگانی نماز بخوانند.

نماز قضای پدر و مادر

کسی که در زندگی خود برخی از نمازهایش را به جا نیاورده، باید پسر بزرگترش آن نمازها را قضا کند که جزئیات آن در کتاب‌های دینی نوشته شده است.

نماز نافله‌ای که به علت نذر یا عهد یا قسم واجب شده است

نماز نافله به خودی خود واجب نیست و مستحب است ولی مثلاً اگر کسی نذر کند (تصمیم بگیرد) که اگر بیماریم معالجه شود، نماز نافله خواهم خواند و بیماریش معالجه شود، نماز نافله بر او واجب می‌شود که جزئیات این موضوع در کتابهای دینی ذکر شده است.

نمازهای مستحب

نماز نافله

به نمازهای مستحبی نوافل گویند. اثر کلی نوافل قرب به خدا و توجه و تذکر بیشتر و طبعاً پاکی و دوری از گناه و غفلت است‌. در حدیث قدسی معروفی به نام «قرب النوافل‌» آمده که‌خداوند فرموده‌: «بنده با نوافل به من نزدیک می‌شود تا جائیکه من چشم او می‌شوم که با او می‌بیند و گوش او می‌شوم که با او می‌شنود و دست او می‌شوم که با او کار انجام می‌دهد؛ یعنی، چشم و گوش و دست الهی پیدا می‌کند.» بهترین نمازهای مستحبی نوافل شبانه‌روزی هستند که به آن‌ها نوافل یومیه می‌گویند، نافله صبح، نافله ظهر، نافله عصر، نافله مغرب و نافله عشاء و دربین اینها نافله شب ونافله صبح بافضیلت‌تر است‌. اما نمازهای مستحبی دو قسم است‌؛ بعضی مانند نوافل شبانه روز اصلاً سوره ندارد؛ یعنی، خواندن سوره لازم نیست اما اگر کسی یک سوره یا چند سوره بخواند اشکال ندارد و کراهت هم ندارد؛ قسم دوم آنهایی است که‌سوره خاص و دستور خاصی دارد مانند نماز جعفر طیار که اگر کسی بخواهد به دستور آن رفتار کرده باشد باید همان سوره خاص را بخواند؛ اما اگر در همین قسم نیز سوره دیگر بخوانند و یا چند سوره بخوانند باطل نیست واشکال ندارد. گفتنی است نمازهای مستحبی زیاد است و در حوصلهٔ این نامه نمی‌گنجد برای اطلاع از آنها به رساله توضیح المسایل و مفاتیح الجنان مراجعه کنید. در این مقاله نماز شب توضیح داده شده است که البته مقالهٔ جداگانه‌ای هم دارد‌.

 نماز تحیت مسجد

کسی که به مسجد وارد می‌شود بهتر است که یک نماز دورکعتی برای تحیت مسجد بخواند و تَحیّت به معنای سلام است. اگر یک نماز دورکعتی واجب (مثلا نماز صبح) را هم بخواند کافی است، یعنی در این صورت این نماز هم نماز صبح حساب می‌شود و هم نماز تحیت مسجد.

نماز استخاره

استخاره در لغت یعنی طلب خیر یا خوبی‌خواستن، و این در حقیقت دعا برای خیر از خداست. و بسیاری از روایاتی که توصیه به استخاره می‌کند به این معناست؛ یعنی دعا کنید و از خدا خیر بخواهید.

معنای دیگری نیز دارد که مشهورتر است و آن این است که انسان در کاری که می‌خواهد انجام دهد چون نتیجه آن را نمی‌تواند پیش بینی کند اول با مشورت و تعقل سعی می‌کند بفهمد انجام‌دادن و یا انجام‌ندادن، کدام بهتر است. اگر به نتیجه نرسید، و از طرفی کسی هم نیست که با توکل به خدا پیش برود، برای آرامش پیداکردن به استخاره متوسل می‌شود و از خدا کمک می‌گیرد. این استخاره روشهای مختلفی دارد.

نماز استخاره ذات الرقاع به این شکل است که:

هرگاه اراده کردی امری را، می گیری شش رُقعه (کاغذ) را و می نویسی در سه رقعه از آن بسم الله الرحمن الرحیم خیره من الله العزیز الحکیم لفلان بن فلان إفعل (به جای فلان بن فلان اسم خود و پدر خود را می نویسی) و در سه رقعه دیگر به جای إفعل می نویسی لاتفعل.

این شش رقعه را زیر مصلای خود گذاشته و دو رکعت نماز (مثل نماز صبح) بجا می‌آوری و چون نماز را تمام کردی سجده می‌کنی و در سجود صد مرتبه می‌گویی

استخیر الله برحمته خیره فی عافیه

پس می نشینی و می گویی: اللهم خیر لی و اختر لی فی جمیع أموری و یسیر منک و عافیه

پس دست می زنی به رقعه‌ها و آنها را به هم مخلوط می کنی و یکی یکی بیرون می آوری

اگر ۳ إفعل پشت سر هم بیرون آمد آن امر را بجا می آوری که اراده کرده ای

اگر ۳ لاتفعل بیرون آمد به جای نیاور آن امر را که نیت کرده ای

نماز استسقاء

نماز استسقا و طلب باران در کتاب المنتقی در حوادث سال پنجم می نویسد در این سال مردم مدینه به خشکسالی دچار شدند و به نزد رسول خدا(ص) آمده و گفتند: ای پیغمبر خدا! باران قطع شده و درختان خشک گردیده و علوفه تمام گشته و چارپایان و مواشی به هلاکت رسیده اند، از خدای خود بخواه تا برای ما بارانی بفرستد!

رسول خدا بدانها فرمود: فلان روز که شد بیایید تا برای این کار بیرون برویم و همراه خود مقداری صدقه هم بیاورید.

چون روز موعود فرا رسید پیغمبر آمد و مردم نیز بیرون آمدند و همگی با حال آرامش و وقار به سوی بیابان حرکت کردند و در جایی به نماز ایستادند و چون نماز به پایان رسید رسول خدا(ص)برخاسته و عبای خود را وارونه کرد و رو به مردم ایستاده دستها را به سوی آسمان بلند کرد، آن گاه این دعا را خواند:

«اللهم اسقِنا و اغِثنا، غیثا مُغیثا، و حیا ربیعا، و جدا طبقا معذقا عاما هنیئا مریئا. . . »

تا آخرِ دعای مفصلی که از آن حضرت نقل شده است.

راوی حدیث که انس بن مالک است گوید: ما هنوز از جای برنخاسته بودیم که تکه‌های ابر ظاهر شد و تدریجاً همه آسمان را ابر گرفت و باران شروع شد و یکسره تا هفت شبانه روز پیوسته باران آمد تا حدی که مردم به نزد آن حضرت آمده و گفتند:

ای رسول خدا زمینها را یکسره آب گرفته و خانه‌ها ویران گشته و راهها بسته شد از خدا بخواه تا باران را از ما بگرداند. پیغمبر که در آن وقت بالای منبر بود از گفتار آنها که حکایت از زودرنجی انسان در کارها می کرد خندید و سپس دستها را به آسمان بلند کرده گفت:

«حوالینا و لا علینا، اللهم علی رؤس الظراب و منابت الشجر و بطون الاودیة و ظهور الاکام ».

[پروردگارا بر اطراف ما ببار نه بر ما، خدایا بر بالای تپه‌ها و پای درختان و شکم دره‌ها و پشت کوهها!]ناگهان ابرهایی که بالای سر شهر بود از هم باز شد و مانند حلقه و سپری دایره وار شهر را در بر گرفت که به اطراف می بارید و در شهر مدینه قطره ای نمی بارید.

نماز شب

نوشتار اصلی: نماز شب

نماز شب نمازیست مستحبی که بر حضرت رسول (ص) واجب بود. نکات بسیاری در تأثیر این نماز در دنیا و آخرت نمازگزار گفته شده است. نماز شب بسیار توصیه شده، کلاً یازده رکعت و از این قرار است: چهار نماز دو رکعتی شبیه به نماز صبح (یعنی هر رکعتی حمد و یک سوره اما سوره مستحب است و می‌شود آن را حذف کرد). دو رکعت نماز موسوم به شفع که در رکعت اول آن بعد از حمد سوره ناس و در رکعت دوم سوره فلق خوانده میشود. در آخر یک رکعت موسوم به وتر که بعد از حمد هر دو سوره ناس و فلق خوانده می‌شود و در قنوت این ذکر مقابل ده بار گفته میشود: "هذا مَقامُ العائذُ بِکَ مِنَ النار". در پایان، دعا برای چهل مومن و درگذشتگان مستحب است، اما اگر گفته نشود هم اشکالی نیست. در صورت حذف زائدات، این نماز در زیر ۱۰ دقیقه قابل اجراست. وقت آن از نیمه‌شب تااذان صبح است.

به هشت رکعت اول، نافلهٔ شب گویند.

در مورد نماز شب این دستورات هم آمده است:

در نماز وتر پس از حمد سه بار سوره «قل هو الله احد» (و پس از آن سوره‌های ناس و فلق) خوانده شود.

در قنوت هفتاد مرتبه گفته شود:«استغفرالله ربی و اتوب الیه‌» و برای چهل نفر مومن استغفار شود یا چهل بار گفته شود: «اللهم اغفر للمومنین و المومنات‌» و سیصد مرتبه گفته‌شود «العفو.»

می‌توان بدون سوره یا قنوت خواند.

اگر وقت تنگ باشد می‌توان فقط به شفع و وتر یا وتر تنها اکتفا نمود.

در روایت است خانه‌ای که در آن نماز شب خوانده شود مانند ستاره آسمانی برای ملائک می‌درخشد و آنان برای نمازگزار صلوات ودرود و رحمت می‌فرستند.

برخی از نمازهای دیگر

علت این که از نمازها در بخش دیگری قرار داده شدند این است که در شرایطی واجب، و در شرایطی مستحب هستند، یا این که در برخی از مذهب‌ها واجب و در مذاهب دیگر مستحب هستند.

نماز آیات

نماز آیات به واسطه چهارچیز بر مسلمان واجب می‌شود:

کسوف (اگرچه به مقدار کمی باشد)

خسوف (اگرچه به مقدار کمی باشد)

زمین‌لرزه

رعد و برق و بادهای سیاه و سرخ و مانند این‌ها در صورتی که بیشتر مردم بترسند.

توضیح این که این نماز در نزد شیعیان، واجب و در نزد اهل سنت مستحب است.

نماز جمعه

نوشتار اصلی: نماز جمعه

نماز جمعه، نمازیست که در ظهر روز آدینه در مساجد خوانده می‌شود. در نزد اهل سنت، شرکت در این نماز برای مردان واجب است؛ در حالی که زنان می‌توانند در این نماز شرکت کنند یا به جای آن نماز ظهر را بخوانند. مراسم نماز جمعه با دو خطبه آغاز می‌شود؛ پس از آن، دو رکعت به جای نماز ظهر خوانده می‌شود. در ایران، هر شهر تنها یک امام جمعه دارد و نماز جمعه در مسجد جامع یا مصلای اصلی همان شهر، برگزار می‌شود- امام جمعه‌ی شهرهای ایران، همیشه از سوی رهبر انتخاب می‌شود.

نماز عید

نوشتار اصلی: نماز عید

نماز عید، نمازیست که به هنگام عید فطر و عید قربان خوانده می‌شود.

نماز جماعت

نوشتار اصلی: نماز جماعت

به طور کلی نمازهای واجب بهتر است به جماعت خوانده شوند یعنی به صورت گروهی. بنابراین نماز جماعت، نماز دیگری به غیر از نمازهای واجب نیست. در نماز جماعت یک نفر پرهیزگار در جلو دیگران می‌ایستد که به او امام جماعت گویند.

نماز قضا

اگر نماز واجب در وقت خود خوانده نشود، باید بعداً خوانده شود که به چنین نمازی قضا گویند.

چگونگی خواندن نماز

واجبات نماز یعنی کارهایی که باید در نماز انجام شود. واجبات نماز ۱۰ یا ۱۱ مورد هستند که از بین آنها ۵ مورد: نیّت، تکبیرة الإحرام، قیام، رکوع و سجود رکن هستند یعنی خیلی مهم هستند. واجبات نماز از این قرارند:

نیت: به معنی قصد قلبی است و نیازی نیست به زبان آورده شود؛ بلکه به این معنی است که نمازگزار با هوشیاری و قصد نماز را می خواند. لازم به ذکر است که نیت در نماز بسیار مهم است و اگر مثلا کسی نماز را برای غیر خدا بخواند مانند این است که اصلا نماز نخوانده است؛ در عبادت‌های دیگر شاید اینقدر سخت‌گیری در مورد نیت نباشد.

قیام: به معنی ایستادن است؛ کسی که نمی‌تواند بایستد، می‌تواند نشسته و یا خوابیده نماز بخواند.

تکبیرة الاحرام: یعنی گفتن الله اکبر در اول نماز؛ و در این هنگام معمولاً دست‌ها را تا مقابل گوشها بالا می‌برند.

قرائت: در ابتدای رکعت، خواندن سوره فاتحه واجب است. در دو رکعت اول نمازهای ظهر، عصر، مغرب و عشا همچنین واجب است که سورهٔ دیگری پس از فاتحه خوانده شود. اهل سنت خواندن بخشی از یک سوره را هم کافی می‌‌دانند.

رکوع: به معنی خم شدن نمازگزار است، تا این که دستها به زانو برسند. مسلمانان معمولاً در هنگام رکوع اذکاری را می‌گویند مانند سبحان الله یا سبحان ربی العظیم

سجده: در این زمان، نمازگزار پیشانی و کف پاها و دست‌ها را بر زمین می گذارد؛ در زمان سجده نیز اذکاری چون سبحان الله یا سبحان ربی الأعلی گفته می‌شود.

تشهد: به معنی گواهی دادن بر یکتا بودن خدا و پیامبری محمد است. این کار در رکعت‌های زوج و در رکعت پایانی، بعد از سجده انجام می‌شود. البته اشتباه نشود: در رکعت آخر نمازهای دورکعتی و چهاررکعتی، فقط یک تشهد خوانده می‌شود.

سلام: یعنی درود فرستادن بر پیامبر و خانواده‌اش و بر خود و بر سایر بندگان شایستهٔ خدا، در پایان نماز.

ترتیب: یعنی این که که کارهای نماز به ترتیب خودش انجام شود و مثلا سلام نماز در ابتدای نماز گفته نشود.

موالات: یعنی پی‌درپی‌بودن اجزای نماز؛ بین کارهای نماز نباید خیلی فاصله شود (معمولا حداکثر چند ثانیه.)

ذکرهای سجده و رکوع

سایر موارد

اعتدال : در هنگام برخاستن از رکوع، مستحب است نمازگزار اذکاری را بگوید؛ مانند: سمع الله لمن حمده و یا در نماز جماعت ربنا ولک الحمد

نشستن بین دو سجده

مبطلات نماز

برخی از چیزهایی که نماز را باطل می‌کند عبارتند از:

سخن گفتن با دیگران

خندیدن و گریه کردن

خوردن و نوشیدن

کشف عورت به عمد

انحراف از جهت قبله

شکسته شدن وضو

البته چیزهای دیگری هم هستند که نماز را باطل می‌کنند.

مطالب متفرقه در مورد نماز

عده‌ای از عارفان بر این باورند که تمام موجودات نیز متناسب با وضع خود در حال حمد و تسبیح خداوند هستند و به آیاتی نظیر «و گیاه و درخت سجده می‌کنند» استناد می‌ورزند.

نماز مسافر شکسته‌است یعنی مسافر باید نمازهای چهاررکعتی را دو رکعت‏ بخواند

موضوعات مرتبط:
تاریخ : هفدهم 11 1391
نظر

نمازی که برگشت می خورد!


بعضی از نمازها نیمی از آن پذیرفته می‌شود، بعضی، یک سوم آن، برخی یک چهارم و بعضی یک پنجم تا آنجا که برخی یک دهم آن قبول می‌شود. 


نماز

نقش و اهمیت نماز در دین نشان دهنده عظمت و استحکام این حبل متین و ریسمان استوار میان زمین و آسمان است. ریسمان دیگر اعمال ارزشی برای صعود انسان به افق بلند سعادت کافی نیست; ولی نردبان نماز، افزون بر آن که به تنهایی وسیله عروج است، می تواند ثقل و سنگینی بقیه اعمال را نیز متحمل گردد. این حقیقت به جوهره نماز باز می گردد و با عدالت خداوند هیچ گونه ناسازگاری ندارد .

ماجرای نمازی که بر صورت صاحبش زده می‌شود

در ادبیات عرفانی و عبادی بین دو مفهوم «مقبول» و «صحیح» تفاوت بسیاری وجود دارد و هر کدام از این مفاهیم دارای مراتبی است .

نماز مقبول

«نماز مقبول» آن است که با خضوع و خشوع به‌جا آورده شود و آداب ظاهری و باطنی در آن مراعات شود. این نماز موجب تزکیة نفس و پاکی روح و روان می‌شود و تأثیر تربیتی و اخلاقی فراوانی دارد.

از این‌رو چنین نمازی را نماز اخلاقی نیز می‌گویند؛ نمازی که فرشتگان آن را با درخشندگی خاصی به پیشگاه خداوند متعال می‌برند و پروردگار عالم این نماز را می‌پذیرد.

نماز صحیح

نماز صحیح، موجب رفع تکلیف می شود و به سبب آن انسان در جهان آخرت مورد بازخواست قرار نمی‌گیرد. چنین نمازی را نماز فقهی نیز می‌گویند. نمازی که فرشتگان آن را در حالی که نورانیت و درخششی ندارد، به محضر ربوبی می‌برند و مورد قبول خداوند قرار نمی‌گیرد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:

«ان من الصلوه لما یقبل نصفها و ثلثها و ربعها و خمسها الی العشرون ان منها لما یلف کما یلف الثوب الخلق فیضرب لها وجه صاحبها و ان ما لک من صلوتک الا ما اقبلت علیهه بقلبک ؛ (سرّ الصلوة، ص50)

بعضی از نمازها نیمی از آن پذیرفته می‌شود، بعضی، یک سوم آن، برخی یک چهارم و بعضی یک پنجم تا آنجا که برخی یک دهم آن قبول می‌شود و بعضی از نمازها همچون جامه کهنه پیچیده و بر صورت صاحبش زده می‌شود و نمازگزار بهره‌ای از نمازهایش نمی‌برد، مگر به اندازه‌ای که در هنگام خواندن آنها به خداوند توجه داشته است.»

در میان تعقیبات نماز،‌تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) خیلی فضیلت دارد. امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: تسبیح جده‌ام حضرت زهرا(سلام الله علیها)، بعد از نمازهای روزانه، نزد من از هزار رکعت نماز در هر روز برتر و محبوب‌تر است.

نمازی که با حضور قلب خوانده شود، ارزشمند و بسیار با اهمیت است. ممکن است در بعضی از نمازها شخص نتواند خشوع در آن را مراعات کند.

در چنین مواقعی نمازگزار با رعایت خضوع ظاهری و به‌جا آوردن مستحبات، نظیر گفتن اذان و اقامه و خواندن ذکرهای اضافه بر ذکر اصلی در رکوع و سجده‌ها که در رساله‌های عملیه و کتب ادعیه آمده است، می‌تواند قبولی نماز خود را فراهم آورد. نمازگزار می‌‌‌‌تواند بعد از نماز با ذکر صلوات بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)و خواندن تعقیبات؛ یعنی دعاهایی که بعد از نمازهای یومیه وارد شده است، بخشی از کاستیهای نماز خود را جبران کند. آن‌گاه آن نماز را به خداوند متعال عرضه نماید تا پروردگار با فضل و کرم خود آن را بپذیرد.

ذکری که از هزار رکعت نماز بالاتر است

در میان تعقیبات نماز، ‌تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) خیلی فضیلت دارد. امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: تسبیح جده‌ام حضرت زهرا(سلام الله علیها)، بعد از نمازهای روزانه، نزد من از هزار رکعت نماز در هر روز برتر و محبوب‌تر است.

در مورد تعقیبات نماز، از آیت‌الله حصه‌ای(ره) یکی از علمای اصفهان تشبیه زیبایی نقل شده است. ایشان نماز را به بادباک کاغذی تشبیه می‌کردند و می‌گفتند: وقتی بادبادک دنباله‌ نداشته باشد به آسمان نمی‌رود. نمازی هم‌ که تعقیب نداشته باشد به عالم ملکوت نمی‌رود.

چگونه نمازی مورد قبول خداوند واقع می شود؟

به طور کلی قبولی عبادات به خصوص نماز مراحل بلکه شرایطی دارد. زیرا: گاهی عبادت صحیح است ولی رشدآور نیست مثل دارویی که شفابخش نیست.

نماز خواندن

در آیات و روایات شرایط و مراحل قبولی عبادات شش چیز ذکر شده که عبارتند از:

1- شرط اعتقادی؛ 2 -شرط ولائی؛ 3 - شرط اخلاقی؛ 4 – شرط اقتصادی؛ 5 - شرط اجتماعی؛ 6 - شرط بهداشتی.

شرط اعتقادی:

نمازگزار باید ایمان به خدا داشته باشد. قرآن در سوره نحل آیه 97 می‏فرماید: «عمل صالح از زن و مرد با ایمان است که موجب زندگی پاک می‏شود.» و در سوره مائده آیه 93می‏فرماید: «نداشتن ایمان مایه بی ثباتی اعمال است.»

شرط ولائی:

یعنی برخورداری از ولایت و رهبری صحیح و آسمانی همچون امام علی بن ابی طالب(علیه السلام) و فرزندان آن حضرت که همه بندگان خدا و بندگی‏ها، نماز، حج و جهاد را در مسیر الهی قرار می‏دهد و به آنها جهت شایسته می‏بخشد. در حدیث است که امام باقر(علیه السلام) فرمود: «کسی که به خدا ایمان دارد و عبادت‏های طاقت فرسا انجام می‏دهد ولی امام لایقی از طرف خدا ندارد ، تلاش بی‏فایده است.» (وسائل الشیعه ، ج 1، ص 90)

شرط اخلاقی(تقوا):

خدا تنها از اهل تقوا می‏پذیرد مثل داستان فرزندان حضرت آدم که هر دو قربانی کردند؛ ولی قربانی یکی پذیرفته شده و دیگری نه.

شرط اقتصادی: ادای حق مردم؛

ادای حقوق محرومان در درجه‏ای از اهمیت است که گاهی قبولی عبادت بستگی به آن دارد. پرداختن زکات با داشتن درآمد مشروع از این نمونه‏هاست. امام رضا(علیه السلام) فرمودند: «هر کسی نماز بخواند ولی زکات نپردازد نمازش قبول نمی‏شود.» (بحارالانوار ،ج 96 ،ص 12)

امام صادق(علیه السلام) فرمود: «نماز فرزندانی که با خشم به پدر و مادر خود نگاه می‏کنند ،قبول نمی‏شود گرچه والدین، نسبت به آنان کوتاهی و ظلمی کرده باشند .»

شرط اجتماعی:

خیرخواهی نسبت به دیگران، حفظ پیوندهای اجتماعی و اخوت میان مسلمانان و روابط شایسته و نیکو میان پیروان اسلام حایزاهمیت است.

شرط خانوادگی:

خوشرفتاری در امور خانوادگی و رعایت حقوق متقابل زن و شوهر، فرزند و پدر و نیز همسایگان را چنان مهم دانسته که بی‏توجهی به آنها گاهی باعث بطلان عبادات می‏گردد.

در این زمینه امام صادق(علیه السلام) فرمود: «نماز فرزندانی که با خشم به پدر و مادر خود نگاه می‏کنند، قبول نمی‏شود گرچه والدین، نسبت به آنان کوتاهی و ظلمی کرده باشند.» (اصول کافی، ج 2ص 349)

همچنین پیامبر اسلام(ص) فرمود: «هر کس زن بد رفتار و اذیت کننده‏ای داشته باشد، خداوند نماز و کارهای نیک آن زن را نمی‏پذیرد، مرد نیز چنین است.»(وسائل الشیعه ، ج 14، ص 116)

آری وقتی ما از نردبان نماز به معراج می‏رویم که پایه‏های آن روی زمین محکم باشد؛ ولی اگر روی یخ لغزنده یا زمین سست قرار داده شود بالا رفتن را مشکل یا غیر ممکن می‏سازد. پس قبولی عبادات به خصوص نماز با شرایط و مراحل ذکر شده امکان‏پذیر است.

نشان قبولی

در حدیث است که امام صادق(علیه السلام) فرمود: « هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه، پس هر قدر که نمازش او را از گناه بازداشته به همان اندازه نمازش قبول شده

است.» (بحارالانوار ،ج 82، ص 198)

موضوعات مرتبط:
تاریخ : هفدهم 11 1391
نظر

عقوبت سبک شمردن نماز


نماز ستون خیمه دین است و امام صادق (ع) نماز را مرز ایمان و کفر دانسته است. بنابر این، اگر کسی بخواهد خیمه ایی به نام دین را برپا کند، باید همواره در اندیشه تیرک اصلی و ستونی باشد که دین بدان استوار می‌گردد. 


نماز صلوه اذان

استاد مطهری در کتاب" آزادی معنوی" می‌نویسد

یکی از گناهان، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن یک گناه بزرگ است، و نماز خواندن اما نماز را خفیف شمردن، استخفاف کردن، بی اهمیت تلقی کردن گناه دیگری است. پس از وفات امام صادق علیه السلام ابوبصیر آمد به امّ حمیده تسلیتی عرض کند. امّ حمیده گریست. ابوبصیر هم که کور بود گریست. بعد امّ حمیده به ابوبصیر گفت: ابوبصیر! نبودی و لحظه ی آخر امام را ندیدی؛ جریان عجیبی رخ داد. امام در یک حالی فرو رفت که تقریباً حال غشوه ای بود. بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود: تمام خویشان نزدیک مرا بگویید بیایند بالای سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم. وقتی همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی می‌کرد یکمرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت:اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند نخواهد رسید. این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد."

در باب آثار و عقوبات سبک شمردن نماز، روایتی از حضرت ختمی مرتبت به نقل از دختر مکرمه‌شان نقل شده است که بسیار تکان‌هنده است:

"حضرت زهرا سلام الله علیها از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، سوال کرد: « فقالت: یا ابتاه ما لمن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء ». از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلـم پرسیدند: کسی که نمـازش را سبک می شمارد چه زن باشد و چه مرد باشد، آنهایی که نمــازشان را سبک می شمارند چه هست بر ایشـان.

این سبـک شمردن صحبتهای مختلف دارد یعنی: یکی این است که در اول وقت نماز نخواند، یکی این است که در موقع  خـــواندن نمـاز زیاد به آداب و حـدودش مقیـد نباشد، سعی نکند که آن شرایـط فضیلت را مراعات کند، بطور کلـی سبک بشمارد. یکی از صور سبک شمردن تاخیر از اول وقـت است ولی ممکن است یکی در اول وقت هم بخواند ولی به شرایط آداب و حدودش چندان پا بنـد نشود، با عجله بخواند، حضـور نداشته باشد. البتــه بعدها در دنباله این صحبت در ادب حضـوع و خشــوع، آداب را ذکـرمی کنیم. در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیهــا سوال می‌کند که کســی که نمــازش را سبک بشمارد چه می‌شود؟

اول این است که خدا برکـــت را از عمــر او بــــرمـی دارد؛ این عمــر که من و شما می‌کنیم، برکت از آن برداشته می‌شود که انسـان نداند که چه کرد، از کارهای خیــر، نه از شرّ؛ مثلا کسانی می‌بینید عمرشان با برکت است، خوب عبــادت می‌کنند، خدمات زیــاد می‌کنند

« قال رسول الله ( ص ) : یا فاطمه مَن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء »، فرمود: یا فاطمه کسی که نمازش را سبک بشمارد از مـردها و زنـها، « ابتلاه اللهُ بخمس عشرة خصلة »، خدا او را به 15 خصلت مبتلا می‌کند ( خیلی تهدید کننده است ) ، « ستٌ منها فی دار الدنیا و ثلاث عند موتها و ثلاث فی قبره و ثلاث فی القیامة اذا خرج من قبره »، شش تا در زندگـی دنیــــا و سه تا در وقت مرگ و سه تا در قبـر و بــرزخ و سه تای دیگر در قیــامت است وقتـــی از قبرش خارج می‌شود.

« فاما اللواتی تصیبه فی دار الدنیا »، اما شش خصلتی که خدا پیش می‌آورد در دنیا برای کسانی که نمــاز را کوچک می شمارند:

1- « فالاولی یرفع الله البرکة من عمره »: اول این است که خدا برکـــت را از عمــر او بــــرمـی دارد؛ این عمــر که من و شما می‌کنیم، برکت از آن برداشته می‌شود که انسـان نداند که چه کرد، از کارهای خیــر، نه از شرّ؛ مثلا کسانی می‌بینید عمرشان با برکت است، خوب عبــادت می‌کنند، خدمات زیــاد می‌کنند مثلا فرض کنید صاحب همین کتاب، مجلسـی، اهل تزکیه بوده، اهـل باطن بوده، فلیسوف بوده، عارف بوده، خدمــاتی که کرده، مرجعیت که داشته، چقــدر کتاب نوشته، کتابهایش اگــر بنا باشد که به ما بدهند از روی آن بنویسیم تا آخر عمــر تمام نمی‌کنیم؛ عمر با بــرکت بوده؛ مقصود طولانــی بودن عمر نیست، برکت در عمر، اشتباه نکنید.

کسانی که در نمـاز سستی می‌کنند از عمرشان برکت گــرفته می‌شود؛ چیز عجیبی است بعدش هم روی این مسـاله دقت کنید این عمـرها که می‌گذرد، عمـر ماها  و عمر بعضی‌ها چگونه است در مقایســه با آنها از لحــاظ  برکت؛ یرفع الله البرکة فی عمره.

نماز

2- « یرفع الله البرکة من رزقه »: برکت را از روزیشــان هم  بــر می‌دارد.

برکت از روزی هم این نیست که انســـان کم پول بدست می‌آورد یا زیاد؛ نه؛ برکت در زندگی و معیشت است که آن را خــدا بر می‌دارد.

3- « و یَمحوا الله عزوجلّ سیماء الصالحین من وجهه »: سومین چیزی که مبتلا می‌شود این است که خدای متعال سیمــای صالحان را ازاو بر می‌گیرد؛ وقتی به صــورتش نگاه می‌کنید سیمای صالحــان در او نیست. این هم چیزی است؛ صــالحان یک سیمایی دارند البته اهـــــل ذوق می‌فهمند، این را با ذوق و دل می‌شود فهمید، نه زیبــایی ظاهری است، سیمای صالحان یک چیزی است که اهل دل و اهل ذوق می‌فهمند.

4- « و کل عمل یعمله لا یؤجر علیه »: هر عملـی که انجام می‌دهد از اعمال خیـر و عبادات، اجــری به آن داده نمی‌شود.

5- « و لا یرفع دعاؤه الی السماء »: پنجمی اش این است که دعــای او مستجاب نمی‌شود.

6- « والسادسة لیس له حظّ فی دعاء الصالحین »: از دعای صالحان هم بی بهره می‌شود، یعنی صالحان که برای مومنیــن و مومنــات دعاهایی می‌کنند که وظیفه اشان است، اینها از دعای صالحان حظّـــی برایشـان نیست.

این شش خصلتی  که در دنیا پیش می‌آید برای آنها که نمازشــان را کوچک می شمارند.

« و اما اللواتی تصیبه عند موته »

تکرار می‌کنم کوچک شمردن نماز، تاخیر از اول وقت، با عجله خواندن، آداب حضور را مراعات نکردن، درنماز ظاهرا و باطنا بازی نکردن، لباس و نظافت و اینها را مراعات نکردن خلاصه سبک شمردن.

و اما آن سه تا که در وقت مرگش به او می‌رسد:

1-« فاولاهن انه یموت ذلیلا »، اولش این است که مرگش به صورت خفت‌بــار می‌شود.

2- « والثانیة یموت جائعا »، گـرسنه می‌شود موقــع مرگ، این گرسنگی یک گرسنگی بسیــــار اسرار آمیز است که غیــرظاهری و دنیوی است و انسانها از آن وقتی که از اینجا به بــرزخ منتقل می‌شوند و از اول انتقــال به برزخ این گرسنگی و تشنگی شــروع می‌شود و بعدش هم در قیــامت مخصوصا هست، این یک چیزی غیــر از گرسنگی دنیاست.

« و الثالثة لاینظرالله الیه و لا یُزکیه و له عذاب الیم »، و از همه اینها بــالاتر، خدا به او نظـر نمی‌کند و او را تزکیــه نمی‌کند و عذاب الیـم هم برایش هست. این‌ها برای کســی است که تهاون بصلاته."

3- « والثالثة یموت عطشانا »، سومی هم این است که در حال تشنــگی است فلو سقی من انهار الدنیا لم یرو عطشه.

« و اما اللواتی تصیبه فی قبره »،

اما سه تــای دیگر که در قبر و بــرزخ به او می‌رسد این است که:

1-« فاولاهن یوکل الله به مَلکا یزعجه فی قبره »، حالا ما فکر می‌کنیم این سستی‌ها که در استخفاف به نمــاز داشته ایم زیاد مهــم نبوده، آخرش این است که خـدا می‌بخشد؛ زیاد مهـم نبوده؛ خیلی چیز مهمی بوده، حالا این قسمتی از بیانات است که در اینجا وارد شده دقت کنید. اولش این است که خــدا مَلَکی را موکل می‌کند که در قبرش به او عذاب می‌کند در بـــرزخ.

2- « و الثانیة یضیق علیه قبره » ، و دومین چیز که خدا برای او پیش می‌آورد این است که عــالم قبرش برای او تنگ می‌شود؛ این را دیگر نمی‌فهمیم که چگونه تنــگ می‌شود.

3- « الثالثة تکون الظلمة فی قبره »، و سومی اش این است که عالــم قبرش برای او ظلمــانی می‌شود.

« و اما اللواتی  تصیبه یوم القیامة »، 

اما آن سه تای دیگـــر که در روز قیــامت برایش پیش می‌آید

وقتی که از قبرش خــارج می‌شود و به قیامت و محشــر قـدم می‌گذارد؛ « اذا خرج من قبره فاولاهن ان یُوکل الله به ملکا یَسحَبه علی وجهه و الخلائق ینظرون الیه »، اولش این است که خدا ملکی را موکل می‌کند که او را بـه "رو می‌برند" توجــه می‌کنید نماز خوان است مردم هم نگاه می‌کنند؛ غیـــر عـادی می‌برند.

« و الثانیة یُحاسب حسابا شدیدا »، دومی اش هم این است که در مقـــــــام حساب، حساب شدیدی از او می‌کشند.

« و الثالثة لاینظرالله الیه و لا یُزکیه و له عذاب الیم »، و از همه اینها بــالاتر، خدا به او نظـر نمی‌کند و او را تزکیــه نمی‌کند و عذاب الیـم هم برایش هست. این‌ها برای کســی است که تهاون بصلاته."

موضوعات مرتبط:
الصلوه معراج المؤمن
X