تاریخ : بیست و هفتم 12 1393
نظر

۵.تکتف
دست بسته نماز خواندن آن گونه که بعضی از فرق اسلامی انجام دهند جایز نیست مگر در موارد ضرورت.

۶. آمین گفتن بعد از حمد
گفتن آمین بعد از قرائت سوره‌ی حمد جایز نیست (و نماز را باطل می‌کند) مگر در حال تقیه.

۷. خندیدن
خنده با صدا و عمدی (یعنی قهقهه) نماز را باطل می‌کند.

۸. گریه کردن
گریه با صدا و عمدی برای امور دنیوی نماز را باطل میکند ولی اگر از ترس خداوند یا برای امور اخروی گریه کند، اشکال ندارد بلکه از بهترین اعمال است.

۹. به هم خوردن صورت نماز، مانند کف زدن و به هوا پریدن
کاری که صورت نماز را به هم بزند نماز را باطل می‌کند، مثل کف زدن و به هوا پریدن.
توجه:
هرگاه در اثنای نماز برای فهماندن چیزی به کسی و یا در جواب سؤال او، مختصری دست یا چشم و ابرو را حرکت دهد به گونه‌یی که با استقرار و آرامش و یا هیأت نماز منافات نداشته باشد، نماز باطل نمی‌شود.

منبع : رساله آموزشی احکام ، مطابق با فتاوای مقام معظم رهبری

موضوعات مرتبط:
تاریخ : بیست و ششم 12 1393
نظر

نماز

با توجه به این که خداوند متعال علیم و حکیم است، پس یکایک احکام، حکمت خاصى دارند، ولکن پى بردن به آن اسرار، براى ما هم، میسر نیست و هم، چندان مفید نیست چه این که با علم محدود ما از نیازها، استعدادها و نیز راه رفع نیازهاى واقعى و شکوفا کردن استع

دادها به نحو صحیح و بدون مخاطرات جسمى و روحى، مادى و معنوى، چگونه مى‏توان چنین ادعایى نمود.

موضوعات مرتبط:
تاریخ : بیست و ششم 12 1393
نظر

 در سال 1363 هجرى قمرى رحمت حق تعالى از شهر قم و حومه آن قطع شده و از آغاز بهار تا اوایل خرداد حتى قطره اى باران از آسمان نازل نشده بود. دشت و هامون خشک و مزارع در اثر بى آبى پژمرده شده بود و آخرین مراحل حیات خود را طى مى کرد. ابرهاى اندوه و وحشت بر سراسر منطقه سایه افکنده بود و خرمن امید مردم را بر باد مى داد. در چنین موقعیت خطرناک و ساعات وحشتناکى که امید افراد رفته رفته به ناامیدى مبدّل مى شد و بیم قحطى و غلا این سامان را تهدید مى کرد، نسیم صبح رحمت وزیدن گرفت : یگانه مرد ایمان و خداپرستى که در کانون معرفت ، اسرار حقیقت آموخته بود و آن گوهر گرانبهایى که در گنجینه تقوا و فضیلت براى چنین موقعى اندوخته شده بود، با عزمى متین و ایمانى راسخ دامان همّت به کمر زد و تصمیم گرفت به وسیله نماز استسقاء و دعا، از منبع رحمت الهیّه طلب باران نماید و روى عجز و نیاز به درگاه خداوند رحیم بى نیاز آورد. پس ، اراده خود را به عموم طبقات اعلام کرد و در روز جمعه یک ساعت بعد از طلوع آفتاب عازم گردید تا با رعایت دستور مقدس اسلام مشغول نماز شود.

موضوعات مرتبط:
تاریخ : بیست و ششم 12 1393
نظر

حاج آقا قرائتی تعریف می‏کرد: در ستاد نماز گفتیم، آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید، برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله، ما ریش‌سفیدها را به تواضع و کرنش واداشت. نوشت که ستاد اقامه نماز، شیرین‌ترین نمازی که خواندم این است که: در اتوبوس داشتم می‌رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می‌کند. یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم: نماز نخواندم، گفت: خوب باید بخوانی، اما حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفت: برویم به راننده بگوییم نگه‌دار. پدر گفت: راننده که بخاطر یک دختر بچه نگه نمی‌دارد، گفتم: التماسش می‌کنیم. گفت: نگه نمی‌دارد. گفتم: تو به او بگو. گفت: گفتم که نگه نمی‌دارد، بنشین. حالا بعداً قضا می‌کنی. دختر دید خورشید غروب نکرده است و گفت بابا خواهش می‌کنم، پدر عصبانی شد، اما دختر گفت: پدر، امروز اجازه بده من تصمیم بگیرم. می‌گفت ساکی داشتیم، زیپ ساک را باز کرد، یک شیشه آب درآورد. زیرِ صندلی اتوبوس هم یک سطل بود، آن سطل را هم آورد بیرون. دستِ کوچولو، شیشه کوچولو، سطل کوچولو. شروع کرد وسط اتوبوس وضو گرفت.قرآن یک آیه دارد می‌گوید: کسانی که برای خدا حرکت کنند مهرش را در دلها می‌گذاریم به شرطی که اخلاص داشته باشد، نخواسته باشد خودنمایی کند، شیرین‌کاری کند، واقعا دلش برای نماز بسوزد، پُز نمی‌خواهد بدهد. «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» مریم/96 یعنی کسی که ایمان دارد، «وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» کارهایش هم صالح است، کسی که ایمان دارد، کارش هم شایسته است، «سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَانُ وُدًّا»، «وُدّ» یعنی مودت، مودتش را در دلها می‌گذاریم. لازم نیست امام فقط امام خمینی باشد. منِ، بچه یازده ساله هم می‌توانم در فضای خودم امام باشم. شاگرد شوفر نگاه کرد و دید که دختربچه وسط اتوبوس نشسته و دارد وضو می‌گیرد، پرسید: دختر چه می‌کنی؟ گفت: آقا من وضو می‌گیرم، ولی سعی می‌کنم آب به کف اتوبوس نچکد. بعدش هم می‌خواهم روی صندلی، نشسته نماز بخوانم. شاگرد شوفر یک کمی نگاهش کرد و چیزی به او نگفت. به راننده گفت: عباس آقا، ببین این دختر بچه دارد وضو می‌گیرد.
راننده هم همین‌طور که جاده را می‌دید، در آینه هم دختر را می‌دید. مدام جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، جاده را می‌دید، آینه را می‌دید. مهر دختر در دل راننده هم نشست. راننده گفت: دختر عزیزم، می‌خواهی نماز بخوانی؟ صبر کن، من می‌ایستم. ماشین را کشید کنار جاده و گفت: نمازت را بخوان دخترم، آفرین. چه شوفرهای خوبی داریم، البته شوفر بد هم داریم که هرچه می‌گویی: وایسا، گوش نمی‏دهد. او برای یک سیخ کباب می‌ایستد، اما برای نماز جامعه نمی‌ایستد. در هر قشری همه رقم آدمی هست. دختر می‌گفت: وقتی اتوبوس ایستاد، من پیاده شدم و شروع کردم به نماز خواندن. یک مرتبه اتوبوسی‌ها نگاهش کردند. یکی گفت: من هم نخواندم، دیگری گفت: من هم نخواندم.شخص دیگری هم گفت: ببینید چه دختر باهمتی است، چه غیرتی، چه همتی، چه اراده‌ای، چه صلابتی، آفرین، همین دختر روز قیامت، حجت است. خواهند گفت: این دختر اراده کرد، ماشین ایستاد. یکی یکی آنهایی هم که نماز نخوانده بودند، ایستادند به نماز. دختر می‏گفت: یک مرتبه دیدم پشت سرم یک عده دارند نماز می‌خوانند. می‏گفت: شیرین‌ترین نماز من این بود که دیدم، لازم نیست امام فقط امام خمینی باشد. منِ، بچه یازده ساله هم می‌توانم در فضای خودم امام باشم.

موضوعات مرتبط:
تاریخ : بیست و ششم 12 1393
نظر

شهید بابائی برای گذراندن دوره خلبانی در سال ۱۳۴۹ به امریکا رفت مطابق مقررات دانشکده می بایست هر دانشجوی تازه وارد به مدّت دو ماه با یکی از دانشجویان امریکایی هم اتاق می شد چون عباس در همان شرایط نه تنها تمام واجبات دینی خود را انجام می داد بلکه از بی بند و باری موجود در جامعه غرب پرهیز می کرد هم اتاقی او در گزارشی که از ویژگیها و روحیات عباس می نویسد. یادآور می شود که بابائی فرد منزوی می باشد و از نوع رفتار او بر می آید که نسبت به فرهنگ غرب دارای موضع منفی می باشد و شدیداً به فرهنگ و سنت ایرانی پای بند می باشد. و خلاصه اینکه شخص غیر نرمال است. همچنین گفته بود که او به گوشه ای می رود و با خودش حرف می زند که منظور او نماز و دعا خواندن بوده است. گزارشهای آن امریکائی موجب شد تا گواهینامه خلبانی به او اعطا نشود و این در حالی بود که او بهترین نمرات را در رده پروازی بدست آورده بود. روزی در منزل یکی از دوستان راجع به این مطلب از او سئوال شد ایشان چنین گفتند که: دوره خلبانی ما در امریکا تمام شده بود ولی بخاطر گزارشهایی که در پرونده ام بود تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی دادند تا سرانجام روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال امریکایی بود احضار شدم به اتاقش رفتم از من خواست که بنشینم. پرونده ام در جلوی او روی میز بود او آخرین فردی بود که می بایست نسبت به قبولی یا رد شدن من اظهار نظر می کرد. از سئوالات او پیدا بود که نظر خوشی نسبت به من ندارد. احساس می کردم که رنج دوساله من در حال نابودی است و باید با دست خالی به ایران برگردم در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد. شخصی از او خواست تا برای کار مهمی به خارج از اتاق برود. با رفتن ژنرال، من لحظاتی در اتاق تنها ماندم به ساعتم نگاه کردم دیدم وقت نماز ظهر است. گفتم که هیچ کاری مهمتر از نماز نیست همین جا نماز را میخوانم انشاء الله تا نمازم تمام شود او نمی آید به گوشه اتاق رفته روزنامه ای پهن کرده و مشغول خواندن نماز شدم. در حال نماز ژنرال وارد شد. با ترس و وحشت نماز را ادامه داده و تمام کردم. وقتی خواستم روی صندلی بنشینم از ژنرال عذرخواهی کردم. او به من نگاه معناداری کرد و گفت. چه می کردی؟ گفتم عبادت می کردم. گفت بیشتر توضیح بده گفتم در دین ما دستور بر این است که در ساعتهای معین از شبانه روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرارسیده بود و من هم از نبودن شما استفاده کرده و این واجب دینی را انجام دادم. ژنرال سری تکان داد و گفت همه این مطالب که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست اینطور نیست؟ پاسخ دادم آری همینطور است. او لبخندی زد و گویا از صداقت من خوشش آمد. با چهره ای بشّاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده ام را امضاء کرد. سپس با حالت احترام آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت به شما تبریک می گویم شما قبول شدید. بعد از آن در اولین لحظه به محل خلوتی رفتم و دو رکعت نماز شکر بجا آوردم.

موضوعات مرتبط:
تاریخ : بیست و ششم 12 1393
نظر

مقام معظم رهبری (حفظه الله):

توصیه مؤکد اینجانب به همه، به ویژه جوانان آن است که خود را با نماز مأنوس و از آن بهره مند سازند… و اگر هنوز در میان کسان و نزدیکان و دوستان آنان کسی هست که خود را از فیض نماز محروم کرده باشد او را از این گناه بزرگ و خسارت عظیم باز دارند و این کار را با زبان خوش و رفتار حکیمانه انجام دهند.

موضوعات مرتبط:
تاریخ : بیست و ششم 12 1393
نظر

آیت الله بهجت (ره):

قُرب، مراتبی دارد و بالاترین آنها لقاء است. و هر مرتبه از مراتب قُرب را مقرّبی است که بالاترین آنها نماز است.

موضوعات مرتبط:
تاریخ : بیست و ششم 12 1393
نظر
من بچه ای خندانم               وضو را خوب میدانم

میشویم صورتم را              دست راست و چپم را

مسح میکشم سرم را          پای راست و چپم ر

بادست راست رو پای راست        با دست چپ رو پای چپ

🌄با نام خدامی گیرم وضو 

نیت میکنم من برای او☝

صورت خود را حالا می شویم

بالا به پایین اززیرمویم😀

حالا نوبت شستن دست هاست

اول کدوم دست؟اول دست راست👐

مثل دست راست،دست چپم را

بالا به پایین می شویم انرا✋

می کشم یک بار مسح سرم را

بر جلوی سر دست ترم را😃

بعد از مسح سر مسح هردو پاست

حالا به ترتیب اول پای راست👣

حالا پای چپ این هم یه درسه

وضو گرفتن کاری درسته✨✨

من بچه ای خندانم

وضو را خوب میدانم

می شویم صورتم را

دست راست و چپم را

مسح میکشم سرم را

پای راست و چپم را

تجربه های آموزشی قرآنی

موضوعات مرتبط:
تاریخ : بیست و پنجم 12 1393
نظر

وضو ی جبیره چیست؟

جبیره چیست؟

ج ـچیزی که با آن زخم و شکستگی را می بندند و دوایی که روی زخم و مانند آن می گذارند جبیره نامیده می شود.


اگر در یکی از اعضای وضو زخم با دمل و یا شکستگی باشد و آب برای آن ضرر داشته باشد چه وظیفه ای داریم؟
ج ـ چنانچه روی آن باز و آب برای آن ضرر ندارد باید به طور معمول وضو گرفت.


اگر زخم یا دمل یا شکستگی در صورت و دستهاست و روی آن باز و ریختن آب روی آن نیز ضرر دارد چگونه باید وضو گرفت؟
ج ـ چنانچه کشیدن دست تر به آن ضرر ندارد بنا بر احتیاط واجب دست تر بر آن بکشد.


اگر دست تر کشیدن بر روی زخم ضرر داشت و یا زخم نجس است و نمی شود آن را آب کشید چه وظیفه ای داریم؟
ج ـ باید اطراف زخم را از بالا به پائین بشوید و بنا بر احتیاط واجب پارچه پاکی روی زخم بگذارد و دست تر روی آن بکشد و اگر گذاشتن پارچه ممکن نیست باید اطراف زخم را بشوید و بنا بر احتیاط مستحب تیمم نیز بنماید.


وقتی که زخم دمل یا شکستگی در جلوی سر یا روی پاها می باشد و روی آن باز و مسح نیز نتوانیم انجام داد چه وظیفه ای داریم؟
ج ـ باید پارچه پاکی روی آن بگذارد و روی پارچه را با تری آب وضو که در دست مانده مسح کند.


اگر زخم یا دمل یا شکستگی در جلوی سر یا روی پا طوری باشد که گذاشتن پارچه نیز ممکن نباشد چگونه باید عمل نمود؟
ج ـ اگر گذاشتن پارچه ممکن نباشد مسح لازم نیست و بنا بر احتیاط باید بعد از وضو تیمم نیز بنماید.


در چه صورت لازم است روی زخم یا دمل یا شکستگی را باز نمود و وضو گرفت؟
ج ـ چنانچه باز کردن آن ممکن است و آب برای آن ضرر ندارد چه زخم و مانند آن در صورت باشد یا در دستها یا جلوی سر و روی پاها.


اگر باز کردن روی زخم ممکن باشد ولی آب برای او ضرر داشته باشد تکلیف چیست؟
ج ـ ‌اگر زخم یا دمل یا شکستگی در صورت یا دستها باشد و بشود روی آن را باز کرد چنانچه ریختن آب روی آن ضرر دارد و کشیدن دست تر ضرر ندارد باید دست تر روی آن بکشد و بنا بر احتیاط مستحب پارچه پاکی روی آن بگذارد و روی پارچه را نیز دست بکشد.


اگر نمی شود روی زخم را باز کرد و رساندن آب به زخم ممکن است و ضرر ندارد چه وظیفه ای داریم؟
ج ـ اگر نمی شود روی زخم را باز کرد ولی زخم و چیزی که روی آن گذاشته پاک است و رسانیدن آب به زخم ممکن است و ضرر ندارد باید آب را بر روی زخم برساند.


هر گاه زخم یا چیزی که روی آن گذاشته نجس باشد برای وضو گرفتن چه تکلیفی داریم؟
ج ـ ‌چنانچه آب کشیدن آن و رساندن آب به روی زخم ممکن باشد باید آن را آب بکشد و هنگام وضو آب را به زخم برساند.


در صورتی که آب برای زخم ضرر دارد یا رساندن آب به روی زخم ممکن نیست چه عملی باید انجام داد؟
ج ـ ‌در صورتی که آب برای زخم ضرر دارد یا رساندن آب به روی زخم ممکن نیست و یا زخم نجس است و نمی شود آن را آب کشید باید اطراف زخم را بشوید و اگر جبیره پاک است روی آن را مسح کند.


اگر جبیره نجس بود یا نمی شد روی آن دست تر کشید چه وظیفه ای داریم؟
ج ـ ‌اگر جبیره نجس است یا نمی شود روی آن دست تر کشید مثلاً دوایی است که به دست می چسبد، پارچه پاکی را روی آن بگذارد و دست تر روی آن بکشد و اگر این نیز ممکن نباشد بنا بر احتیاط واجب وضو بگیرد و تیمم نیز بنماید.


اگر جبیره تمام صورت یا تمام یکی از دستها یا تمام هر دو دست را گرفته باشد چه وظیفه ای داریم؟
ج ـ باید وضوی جبیره ای بگیرد و بنا بر احتیاط واجب تیمم نیز بنماید.


اگر جبیره تمام اعضای وضو را گرفته باشد چگونه باید وضو گرفت؟
ج ـ بنا بر احتیاط واجب باید وضوی جبیره ای بگیرد و تیمم نیز بنماید.


کسی که در کف دست و انگشتها جبیره دارد چگونه باید عمل نماید؟
ج ـ ‌کسی که در کف دست و انگشتها جبیره دارد و در موقع وضو دست تر روی آن کشیده است باید سر و پا را با همان رطوبت مسح کند.


اگر جبیره تمام پهنای پا را گرفته باشد ولی مقداری باز باشد چه تکلیفی داریم؟
ج ـ اگر جبیره تمام پهنای پا را گرفته ولی مقداری از طرف انگشتان و مقداری از طرف بالای پا باز است باید جاهایی که باز است روی پا را و جایی که جبیره است ، روی جبیره را مسح کند.


اگر در صورت یا دستها چند جبیره باشد چه وظیفه ای داریم؟
ج ـ باید بین آنها را بشوید و اگر جبیره ها در سر یا روی پاها باشد باید بین آنها را مسح کند و در جاهایی که جبیره است باید به دستور جبیره عمل نماید.


اگر جبیره بیشتر از معمول بود چه تکلیفی متوجه ما می باشد؟
ج ـ اگر جبیره بیشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممکن نیست باید به دستور جبیره عمل کند و بنا بر احتیاط واجب تیمم نیز بنماید.


اگر برداشتن جبیره ممکن بود آیا باید آن را برداشت؟
ج ـ اگر برداشتن جبیره ممکن است باید جبیره را بردارد پس اگر زخم در صورت و دستهاست اطراف آن رابشوید و اگر در سر یا روی پاهاست اطراف آن را مسح کند و برای جای زخم به دستور جبیره عمل نماید.


اگر در جای وضو زخم جراحت و شکستگی نیست ولی به جهت دیگری آب برای آن ضرر دارد چه وظیفه ای داریم؟
ج ـ ‌باید تیمم کند و بنا بر احتیاط مستحب وضوی جبیره ای نیز بگیرد.


اگر جایی از اعضای وضو را رگ زده است و نمی تواند آن را آب بکشد برای وضو چگونه باید عمل نمود؟
ج ـ اگر جایی از اعضای وضو را رگ زده است و نمی تواند آن را آب بکشد یا آب برای آن ضرر دارد باید به روش جبیره عمل کند.


اگر در جایی وضو یا غسل چیزی چسبیده است که برداشتن آن ممکن نیست چگونه باید وضو بگیرد؟
ج ـ اگر برداشتن آن ممکن نیست یا به قدری مشقت دارد که نمی شود تحمل کرد باید به دستور جبیره عمل کند و بنا بر احتیاط مستحب تیمم نیز بنماید.


غسل جبیره چگونه باید انجام شود؟
ج ـ غسل جبیره مانند وضوی جبیره ای است ولی بنا بر احتیاط واجب آن را ترتیبی بجا آورد هر چند بتواند غسل ارتماسی را با شرایطی که از جمله پاک بودن عضو و ضرر نداشتن آب برای اوست انجام دهد اما اگر نتواند شرایط غسل ارتماسی را فراهم کند غسل ترتیبی لازم است.


کسی که وظیفه اش تیمم است اگر در بعضی از اعضای تیمم او زخم یا دمل باشد چه وظیفه ای دارد؟
ج ـ اگر در بعضی از جاهای تیمم او زخم یا دمل و یا شکستگی باشد باید مانند وضوی جبیره تیمم جبیره ای بنماید.


کسی که باید با وضو یا غسل جبیره ای نماز بخواند چنانچه بداند تا آخر وقت عذر او برطرف نمی شود چه تکلیفی دارد؟
ج ـ می تواند در اول وقت نماز بخواند ولی اگر امید دارد تا آخر وقت عذر او برطرف شود بنا بر احتیاط واجب باید صبر کند و اگر عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو یا غسل جبیره ای بجا آورد.


اگر انسان برای مرضی که در چشم اوست روی چشم خود را بچسباند چگونه باید وضو بگیرد؟
ج ـ باید وضو و غسل را جبیره ای انجام دهد و بنا بر احتیاط مستحب تیمم نیز بنماید.


کسی که نمی داند وظیفه اش تیمم یا وضوی جبیره است چه وظیفه ای دارد؟
ج ـ ‌بنا بر احتیاط واجب باید هر دو را بجا آورد.


حکم نمازهایی که با وضوی جبیره خوانده شده چیست؟
ج ـ نمازهایی را که انسان با وضوی جبیره ای خوانده صحیح است و لازم نیست دوباره بخواند.


بعد از آنکه عذر برطرف شد برای نماز چه وظیفه ای داریم؟
ج ـ برای نمازهای بعدی بنا بر احتیاط واجب باید وضو بگیرد یعنی نمی تواند به وضوی قبلی اکتفا کند

موضوعات مرتبط:
تاریخ : بیست و چهارم 12 1393
نظر

«ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا» پروردگارا! صبر و شکیبایی را بر ما فرو ریز و قدمهایمان را (در زندگی) ثابت و پایدار نما. (سوره بقره ـ آیه 250)

«شخصیت» در تعریف روانشناسی و روانپزشکی ، معرف مجموعه ای از صفات ، رفتارها ، افکار و تمایلات عاطفی و هیجانی هر فرد می باشد ، که او را از دیگران متمایز می کند.

دانش امروز ، عوامل شکل دهنده شخصیت انسان را در دو گروه درونی و بیرونی ، طبقه بندی می نماید . صرف نظر از عوامل درونی و جسمی تاثیر گذار بر روی شخصیت ( از جمله مسائل ژنتیکی ، وضعیت فیزیکی و ظاهری بدن ، مسائل هورمونی و شیمیایی و .. ) عوامل بیرونی (محیطی) نقش عمده ای را در شکل دادن به شخصیت انسان ، ایفا می کنند.

این عوامل بیرونی شامل:

1. تاثیر والدین و خانواده

2. عوامل فرهنگی ـ اجتماعی

3. تجارب زندگی می باشند(1)و تاثیر هر کدام از این عوامل بر شخصیت انسان توسط مطالعات متعدد پژوهشی به اثبات رسیدده است .(2)

با توجه به نقش این عوامل متعدد ، بر روی تشکیل شخصیت ، می توان رسیدن به ثبات شخصیت و برخورداری از آرامش و پایداری شخصیتی را یکی از ایده آل ترین ، خواسته های بشری دانست،چرا که وجود ناهنجاری در هر کدام از عوامل شکل دهنده شخصیت می تواند اثرات فاجعه آمیزی مثلا به صورت اختلالات پیچیده و متعدد شخصیت به بار آورد.

اما بی ثباتی شخصیت (پسیکوپاتی) که گاهی از اصطلاح آن در ممالک غربی برای برچسب زدن به مخالفان سیاسی و مذهبی نیز استفاده می شود (3) ، دلالت بر یک نوع شایع از اختلال شخصیت دارد که مبتلایان به آن از تغییرات دائمی حالات و رفتارها و افکار رنج می برند ، به نحوی که هر لحظه به رنگی در می آیند و نغمه جدیدی ساز می کنند ! این بیماران که بدون آن که با عنوان بیمار شناخته شوند و به وفور در جامعه حضور دارند ، کسانی هستند که از کمترین درجه سازشکاری و انطباق در خانه ، مدرسه محل کار یا حتی در امر ازدواج برخوردارند ، به عنوان مثال به تغییر مکرر شغل می پردازند یا گروه و جناح سیاسی خود را پیوسته تغییر می دهند.

مبتلایان به این اختلال که در جامعه ایرانی با عناوینی چون بوقلمون صفت ، عضو حزب باد ، دمدمی مزاج و .. معرفی می شوند در واقع از بیماری «بی ثباتی عمومی شخصیت» رنج می برند.

با این که موارد درمانی متعددی در کتب روانپزشکی برای درمان این بیماران لیست می شود ( از جمله این که در دارو درمانی گروهی از اینان که دچار اختلال ریتم مغزی هستند از داروهای محرک دستگاه عصبی استفاده می گردد ) اما از دیدگاه ما ، «نماز» باز هم می تواند ایفاگر نقش بسیار مهمی در پیشگیری و درمان این اختلال عمیق شخصیت باشد.

پذیرفتن مطلق و تسلیم در مقابل «یک دین» و پیروی از «یک مذهب» و پیمودن «یک راه» که همانا صراط مستقیم است ، ویژگی مهم و برجسته نمازگزاران است . نمازگزار ضمن تکرار «یک مجموعه» از الفاظ و اذکار واحد در طی نمازهای روزانه خود ، پیوسته «یک عقیده واحد» و یک خط مشی مشخص را در زندگی خود دنبال می کند و بدین ترتیب گویی «یک شخصیت ثابت» و «یک روش و منش معین» و «یک ایدئولوژی همیشگی» را برای خود انتخاب می نماید و در حین تکرار جزء به جزء اصول اساسی ایدئولوژی خود در نماز (که همگی آن اصول در مضامین نماز متجلی است) پیوسته به تثبیت شخصیت واحد و ثابت خودمی پردازد ، بدین ترتیب برای آن گروه که نماز را تکرار مکررات می دانند شاید توجه به همین یک نکته کافی باشد ، که در ورای همین تکرار همیشگی ، موهبت بزرگ ثبات شخصیت و تعادل کامل روانی نهفته است که می توان آن را به نوعی سر منشاء تمام موفقیت های بشری در عالم ماده ومعنا دانست.

منابع:

1. روانپزشکی لینفورد ـ ریس مقاله شخصیت ترجمه : دکتر حسن مرندی صفحه 63

2. از جمله مطالعات راث بندیکت و مارگارت مید درباره تاثیر اجتماع و فرهنگ بر شخصیت انسان

3. روانپزشکی لینفورد ـ ریس ،مقاله اختلالات پسیکوپاتیک ترجمه : دکتر احمد محیط ، صفحه 304

موضوعات مرتبط:
الصلوه معراج المؤمن
X