از منظر امام رضا(ع) هیچ عملی برتر و ارزشمندتر از نماز نیست، چرا که بهترین و میانبرترین راه برای رسیدن به قرب الهی است. امام رضا(ع) همواره میفرمود: «الصّلاة قربان کل تقیٍّ؛ نماز هر انسان پارسائی را به خداوند نزدیک میکند.» به همین جهت آن حضرت به ابراهیم بن موسی فرمود: «لاتۆخرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الی آخر وقتها من غیر علّةٍ علیک، ابدأ باوّل الوقت؛ انجام نماز را بدون علت از اول وقت آن تأخیر نینداز، همیشه در اول وقت آن شروع کن!»
امام هشتم(ع) خود نیز چنین بود و به هیچ قیمتی فضیلت نماز اول وقت را از دست نمیداد حتی در مهمترین جلسات سیاسی و علمی امام به نماز اول وقت اهمیت میداد. روایت زیر نشانگر این واقعیت است:
به دستور مأمون، علمای برجسته از فرقههای گوناگون در مجالس مناظره حاضر میشدند و امام رضا(ع) با آنها مناظره و بحث میکرد. در یکی از مجالس «عمران صابی» که از دانشمندان بزرگ بود، در مجلس حاضر شد و درباره توحید با امام رضا(ع) وارد گفتگو گردید در آن جلسه امام سۆالهای او را با حوصله، متانت، استدلالهای قطعی و روشن پاسخ داده و او را به سوی توحید متمایل کرده بود هنگامی که بحث و مناظره به اوج خود رسید و چیزی به تحول درونی آن دانشمند زبردست صابئین نمانده بود حضرت رضا(ع) احساس کرد وقت اذان ظهر و هنگام نماز است. امام(ع) به مأمون فرمود: «الصّلاة قد حضرت؛ وقت نماز فرا رسید.»
عمران صابی که به حقایقی دست یافته و از دریای دانش سرشار امام هشتم(ع) بهرههائی برده بود با التماس گفت: «یا سیّدی! لاتقطع علیّ مسألتی فقد رقّ قلبی؛ آقای من! گفتگو و پاسخهای خویش را قطع نکن دل من آماده پذیرش سخنان شما است.
امّا حضرت رضا(ع) تحت تأثیر سخنان عاطفی و احساس برانگیز او قرار نگرفت و فرمود: عیبی ندارد نماز را میخوانیم و دوباره به گفتگو ادامه خواهیم داد.
در این حال امام و همراهان به اقامه نماز مشغول شدند حضرت بعد از اقامه نماز دوباره به گفتگو ادامه داده و پاسخهای روشنگرانه خویش را ارائه نمود.
با توجه به این روایت که در کتابهای معتبر روائی و تاریخی آمده است برای اقامه نماز در اول وقت هیچگونه عذری را برای افراد عادی و مسئولین حکومت اسلامی باقی نمیگذارد و پیروان آن حضرت نباید از این حقیقت چشم پوشی کرده و به بهانههای مختلف آنرا سهل بشمارند.